روایت اول هیس طوری؛ اردوی ضد استعماری نوجوانان
نخبگان هیس طوری با هم سن و سالهایشان فرق دارند. دهه هشتادیهای هیسطوری با دیگر همسن و سالهایشان فرق دارند.
آنها با کتاب رفاقت دارند و آن را بیش از وررفتن بیهوده با گوشیهای تلفن همراه و تکنولوژیهای پرزرق و برق ترجیح میدهند، چرا که کنجکاوی بیقرارشان میکند و تا وصول و دستیابی به نتیجه دلخواهشان بیخیال نمیشوند.
به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ نخستین روز از نخستین اردوی گفتگومحور پویش کتابخوانی هیسطوری با گروهبندیهای انجام شده و معرفی مربیان آنها در اردوگاه شهید باهنر آغاز شده است.
گروهها زیر آلاچیقهای محوطه سرسبز و خنک اردوگاه، ایمن از آلودگیهای صوتی و هوایی شهر دور هم جمع شدهاند و از سرگذشت استعمار میگویند.
لابهلای حرفهایی که دهه هشتادیها با مربیان خود میزنند نکات قابل توجهی شنیده میشود که شاید بزرگترهایمان هم از آن بیخبر باشند؛ نکاتی که به عمق مطالعات و اندیشه آنها اشاره میکند.
«اینکه دستمان جلوی بیگانه دراز نباشد و روی تصمیمات مهم، خودمان حرف اول و آخر را بزنیم یعنی استقلال و عزت داریم» یا «انگلیسیها میخواهند همه مردم دنیا تا ابد محتاج آنها باشند و اگر اجتماعی مخالف خواستهشان عمل کند برای نابودی آن دست به هر کاری میزنند»؛ اینها جملاتی است که دهه هشتادیها در گعدههای شکلگرفته با مربی و همگروهیهای خود میزنند.
دهه هشتادیهای هیسطوری با دیگر همسن و سالهایشان فرق دارند. آنها با کتاب رفاقت دارند و آن را بیش از وررفتن بیهوده با گوشیهای تلفن همراه و تکنولوژیهای پرزرق و برق ترجیح میدهند، چرا که کنجکاوی بیقرارشان میکند و تا وصول و دستیابی به نتیجه دلخواهشان بیخیال نمیشوند.
نخبگان کتابخوانی هیسطوری سوالهایی میپرسند که شاید عموم جامعه ما انتظارش را نداشته باشد یا برایش مسئله نباشد اما اینجا روح ضد استعماری حلول یافته و گاهی بوی باروتهای نَمکشیده اسلحههای انگلیسی استشمام میشود.
گویی ما در زمان سفر کردهایم یا اینکه با گشایش کتابی، زمان و تاریخ را دستمان گرفتهایم و نامحدود هرجا که خواستیم میرویم. گروههای اردوی گفتگو چمحور هیسطوری عناوین جالبی دارند.
نام هر گروه معرف دورهای تاریخی از استعمار و مبارزات ضد استعماری است. از میرمهنا، قائممقام فراهانی، ستارخان، فیدل کاسترو، گاندی و سردار جنگل گرفته تا قهرمانان و پهلوانان ضد استعماری سالهای نزدیک مثل سردار شهید حاج قاسم سلیمانی. هر کدام یادآوری دورهای خاص از تاریخ هستند که استعمارگران را یادآور میشوند.کمکم سر و صدایشان اوج میگیرد و بحثهای علمیشان داغ میشود.
هرکدام به نوعی درست میگویند و با ارائه توضیحاتی که اندیشهای بر مبنای اسناد درست تاریخی پشت آن نهفته است مربیان را شگفتزده میکنند.
گویا هر کدامشان از زاویهای اختصاصی به موضوعات گوناگون نگاه میکنند؛ به این ترتیب، میان علمای دهه هشتادی اختلاف میافتد. البته با میانجگیری و مدیریت مربیان گروهها، این اختلافات ختم بخیر میشوند.ناگهان صدای صلوات از گروهی بلند میشود.
مجید مجیدی، دبیر محتوایی این اردو در قاب دید اعضای هر گروه ظاهر میشود که کاربرگهایی در دست دارد؛ کاربرگهایی که جنبه آموزشی، پژوهشی و خودآزمایی دارد و به دست هر گروه میرسد.
مربیان با بیان توضیحاتی به چگونگی پر کردن هر کاربرگ و کارکردهای آموزشی، انگیزشی و پژوهشی آن میپردازند. و دهه هشتادیهایی که با شوق بسیار گوش میدهند و تشنه دست و پنجه نرم کردنهای علمی با آن کاغذهای چاپی هستند.
صدای اذان میآید، اندک اندک دهه هشتادیها برای نماز آماده میشوند تا آماده باقی ماجرای این اردو باشند.این روایت ادامه دارد…