همونطور که برای بابا چای میریختم تا خستگی در کنه، از گوینده اخبار شنیدم که گفت: «امروز، مورخ ۲۰ دیماه، روز ملی توسعه نامگذاری شده.»
از بابا میپرسم: «چرا این روز همچین اسمی داره؟»
بابا چای رو از دستم میگیره و میگه: «امیرکبیر باباجان! امیرکبیر!»
به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ ریحانه محمودی- منتظر میمونم تا بشنوم. بابا بنا میکنه به گفتن که: «اسمش میرزا تقی فراهانی بود. سال ۱۱۸۵ در همون روستای فراهان به دنیا اومد. پدرش کربلایی قربان بود و جزو خدمتکاران قائممقام اول! میرزا تقی با بچههای قائممقام همبازی شده بود. بعدش برای بچهها ناهار میآورد و منتظر میشد تا ظرف غذاشون رو بگیره و ببره. توی همین مدت که به انتظار بود، از معلم هرچی رو میشنید یاد میگرفت. آخرش یه روز قائممقام اومد که بچههاشو غربال کنه. اما هرچی پرسید جواب درستی نشنید. اما میرزا تقی پاسخ همه سوالاتش رو داد و اونجا بود که قائممقام روی تربیت و تعلیمش کار کرد.
بعدها با خواهر تنی ناصرالدینشاه یعنی ملکجهان خاتون، ازدواج کرد. البته این یک ازدواج سیاسی بود! ولی خب با توجه به اینکه نام خوبی ازش به جا مونده، میفهمیم صلاح و مصلحت این ازدواج رو.
وقتی امیرکبیر به یه جایگاهی رسید، متوجه شد که چقدر از نظر فرهنگی ضعف داریم. فرهنگ و تمدن ما چیزی برای عرضه نداره و اگر قراره به جایی برسیم، باید یه تعدادی جوون بفرستیم به کشورهای مختلف تا تمدن یاد بگیرن. خودش هم چندین سفر خارجی رفت و دوتا راه پیدا کرد. یا اینکه جوونها رو بفرسته اروپا یا معلمهای اروپایی بیاره تا در دل کشور، بچهها رشد کنن. دست آخر راه دوم رو انتخاب کرد. راه دوم، دارالفنون بود! به جای اینکه ۲۰ تا جوون برن اروپا حالا ۲۰ تا معلم میآن و ۲۰۰ تا شاگرد تربیت میکنن. معلمان اتریشی، ایتالیایی و فرانسوی علومی مثل داروسازی، پزشکی، معدن و مهندسی، تدریس میشد.
راستی! امیرکبیر یه روزنامه هم منتشر کرد؛ روزنامه وقایع اتفاقیه که اشتراک اون برای افرادی که بیشتر از دویست تومن حقوق میگرفتن اجباری بود. علاوهبر حوادث، توی روزنامه از عزل و نصب و امتیاز و اعطای مقام و مسائل مربوط به دربار، نوشته میشد.
در بخش مالیه یا همون اقتصاد امروزی، سکوت نکرد. امیرکبیر مخالف بود با رشوهخواری! حتی دستور داد مواجبی (حقوقی) که بیحساب از دربار گرفته میشد، قطع بشه. جالبه بدونید حقوق شاه رو هم کم کرد و جالبتر اون که امیرکبیر اصلا به القاب و عنوانها تمایلی نداشت و معتقد بود که اینها باعث فساد اجتماعی هستن. برای همین نهایتا به «جناب» اکتفا میکرد.
به امنیت هم توجه خاصی داشت. برای همین وضعیت چاپارخونهها رو اصلاح کرد. برای چاپارخونهها مقرری تعیین کرد تا مبادا پول بیشتری از مردم درخواست کنن. بعدها هم پستخونه رو ایجاد کرد تا مردم محمولههای پستیشون رو با خیال راحت بفرستن این طرف و اون طرف.
بعد از اصلاح وضعیت اقتصادی کشور، تصمیم گرفت وضعیت نظامی رو هم سر و سامون بده. چون ارتش، روح یک کشوره و کشوری قدرتمند خواهد بود که ارتش قویای داشته باشه.
از نظر اون باید اصلاحاتی در ارتش اتفاق میافتاد. مثلا یکسری قوانین اخلاقی برای سربازها وضع میشد که به اموال و ناموس مردم تعدی نکنن. باید برای افسران و سربازان حقوق معین تعیین میشد. همه باید به سبک لشکر اتریش، لباسهای مخصوص به تن میکردن. باید برای سربازان و افسران کتابهای مربوط به فنون نظامی تهیه میشد تا اطلاعات اونها بالا بره. همچنین توپخونه و سربازخونهها از نظر ساختمانی، استحکام پیدا میکردن.
برنامه خوب و جامع او و همچنین سرکشی مداوم به ارتش باعث رشد کشور شد. راستی! امیرکبیر به تولید داخلی پایبند بود و دستور داد که لباس سربازها حتما از جنس پارچه ایرانی باشه.
و اما مبارزه با استعمار
اما مهمترین اقدام امیرکبیر، مبارزه با استعمار بود، اونم دقیقا در قرن نوزدهم و اوج استعمار و درگیر شدن کشور ما!
ایران به قدرت معتدلی نیاز داشت؛ قدرتی که به نفع استعمارگران نباشه و منافع کشور رو هم به خطر نندازه. گاهی شرایط باعث میشد تا از موازنه منفی استفاده کنه. یعنی ترجیح منافع خارجی! مثل تاسیس دارالفنون و استفاده از نظامیان اتریشی برای تعلیم ارتش.
اما اندیشه حاکم امیرکبیر، بیطرفی ایران بود. او باور داشت که باید در برابر تقاضای بیدلیل قدرتها بایسته و هیچکدوم رو نپذیره! علت اینکه در این دوره عهدنامههای ننگین و فروش خاک وطن رو نداریم، همینه.
امیرکبیر همه تلاش خودش رو برای سیاست خارجی و سیاست داخلی انجام داد. او تموم مدت کوتاه حکومتش سعی کرد که امتیازاتی به روس و انگلیس نده و از طرفی با زیادهخواهی مهدعلیا و درباریها هم مخالفت کنه.
دست آخر هم بهخاطر دسیسههای درباریان، در حمام فین کاشان ترور شد و پیکرش هم در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
امیرکبیر ۲۰ دی متولد شد و ۲۰ دی هم از دنیا رفت. برای همینه این روز رو روز ملی توسعه نام گذاشتن.
آره باباجان! امیر کبیر نقطه عطف توسعه ایران بود و اسمش همیشه در تاریخ ما میدرخشه…
مثل همیشه زیبا بود✨