رمان «هومان»، یک داستان هیجانانگیز پر از اهریمن، پری، قهرمان و ماجرا داره. این کتاب نوشته محمد نصراوی، 171 صفحهاس و انتشارات مهرک اونو چاپ کرده. کتاب «هومان» از دل یک مسیر پر از ماجرا، ترسناک و تاریک یک پسر ترسو و بیتجربه رو عبور میده تا ازش یک قهرمان دلیر و آگاه بسازه.
به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران: «هومان» منم، شمایی و همه آدمایی که میخوان از تاریکی بگذرن و نور و روشنایی رو برای خودشون و دنیا هدیه بیارن. این کتاب رو اردیبهشت امسال (1402) مهرک برای نوجوونا چاپ کرده.
با خوندن رمان «هومان» و فکر کردن درباره شخصیتهای اون، حتما میتونید توی دنیای واقعی هم نمونههای اونها رو پیدا کنید و تلاش کنید از پیام این داستان که امید، انگیزه، محبت و همدلیه استفاده کرده و در دنیای نوجوونی خودتون یک قهرمان باشید، بزرگتر و قویتر از هومان و مثل اون حتی یکبار هم در دام پر از فریب اهریمن و اهریمنهای انساننما نیفتید.
رمان «هومان» 19 بخش داره و پشت جلد اون اومده: «تنهای تنها شده بود. جز تاریکی هیچ چیز دیگری نمیدید و جریان آب مثل چنگال گرگی سیاه او را به قعر دریا میکشاند. تمام امید خود را از دست داده بود. ترس وجودش را فراگرفت. حس کرد بیچارهترین و تنهاترین انسان روی زمین است. ناگهان دوباره حس غریبی در وجودش جوشید. چشمهای مادرش، بالهای زخمی سامان، پیرزن مهربان و روشا را به خاطر آورد. به یاد آخرین حرفهای پیرزن افتاد. چشمهایش را باز کرد، ستارهای درخشان دید. صدای آرمان در سرش پیچید: دنبال ستاره باش. نور تو را راهنمایی خواهد کرد.»
هومان، پسری اهل شهری تاریک (نیهیپ) که مردمش توی یک معدن کار میکنن و اسیر پادشاه نسناسها (شداد)، سوسکهای سیاه، گرگها و نیروهای اهریمنی و جادویی شدن. وقتی مادر هومان در چنگال پادشاه ظالم و نیروهای اهریمنی اسیر شد، اون تلاش میکنه تا شهر گمشده رو پیدا کنه و البته راه نجاتی برای مادرش. در همه داستان جنگ بین نور و تاریکی جریان داره.
توی داستان هومان، نامها و شخصیتها از تاریخ و اسطورههای ایرانی الهام گرفته شده و فرهنگ ایرانی به شکل جذابی در دل این داستان قرار داره. زبان روون و شیرین داستان و امید و شجاعت قهرمان، این داستان تخیلی رو بهشدت خوندنی میکنه.
این کتاب از کتاباییه که وقتی شروع کنی به خوندنش، دیگه رهاش نمیکنی و بعد با جادوی سفید، تو هم تبدیل میشی به یک هومان.
