کوله نارنجی یک ایرانگردی به سبک امروزی
به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ فاطمه حکیمزاده- هر کولهای داستانی داره. وقتی که دانیال دفترچه قدیمی پدربزرگش رو پیدا میکنه، کوله نارنجی داستان ما هم باز میشه و با وسایل موردنیاز پر و راهی سفرهای دور و درازی میشه.
دانیال و مازیار تصمیم میگیرن جاهایی رو که پدربزرگشون درموردش نوشته ببینن و بگردن. کوله نارنجی به روی دوش دانیاله و اونها چندتا از شهرهای ایران رو بهمون نشون میدن.
سفر توی شش قسمت یا بهتر بگم شش تا شهر روایت میشه. هر قسمت هم خیلی کوتاه و جمع و جوره.
اولش میریم سراغ بندرانزلی. میون بازار با دانیال و مازیار قدم میزنیم و بعدش با هم قایقسواری میکنیم و به موجشکن بندرانزلی سر میزنیم. کمی اطلاعات عمومیمون رو بالا میبریم و چیزهای جدیدی رو که شاید دونستنشون جالب باشه یاد میگیریم.
دومین مقصد آستاراست. از اونجا که بازار قلب یه شهره و میشه متوجه بافت فرهنگی شهر شد شاید بهترین جا برای شروع گشتوگذار و آشنایی با شهر باشه و بعدش به دریا سر میزنیم و از آرامشش لذت میبریم. مکان بعدی برای دیدن میون جنگله، بقعه شیخ محمد خیوی که یه جای جمع و جور و کوچیک اما تاریخیه. یه سر هم به گردنه حیران میزنیم و از جادههای پیچدرپیچ و برفی رد میشیم. دوباره سراغ جنگل و درختها میریم و میونشون قدم میزنیم. بعد هم چادر زدن کنار دریاچه است که حسابی آدم رو وسوسه میکنه برای این حال خوب کنار طبیعت.
مقصد سوم از جنگل و دریا کمی دورتر میشه و میریم قزوین. سراغ مکانهای تاریخی شهر میریم، دروازه تهرون و اولین خیابونی که در ایران ساخته شده تا بازدید از عمارت کلاه فرنگی و شنیدن داستان و اطلاعاتی درمورد اونها. بعد از اون از شهر خارج میشیم و میریم کنار دریاچه اوان، قایقسواری میکنیم و از آرامش اونجا نهایت استفاده رو میبریم. آخرین مکانی که بهش سر میزنیم دیدن بقایای قلعه الموته که برای رسیدن بهش باید از پلههای زیادی بالا بریم. بعد از دیدن غروب خورشید و با تاریک شدن هوا از شهر قزوین خداحافظی میکنیم.
مقصد چهارم تالش و میون برفهاست. بعد از گذروندن جادههای برفی میرسیم به ییلاق آقاولر و کاخ ییلاقی سردار امجد. برای رسیدن به مقصدهای بعدی باید از جادههای برفی که ممکن بود تا شب یخ ببندن، رد شد و به همین دلیل دیدن چندتا مقصد رو از دست دادیم. حالا میریم سراغ شهر و پارک جنگلی سیاهداران و سورتمهسواری و رد شدن از دل جنگل (واقعا آدم دلش میخواد همین الان بار و بندیل سفر و جمع کنه و به این مکانها سر بزنه.)
مقصد پنجم زنجانه. غار کتلهخور اولین مکان برای دیدن و شناختنه. داستان کمی ترسناک میشه و دانیال خودش تنهایی به دیدن و کشف کردنش ادامه میده و این غار انقدر بزرگ و جذابه که نصف بیشتر فیلم به این غار اختصاص پیدا کرده. دومین مقصد رو توی ویدیو آخر میبینیم؛ زندان دیو. اسم جذابی داره که ماجراجویی آدمیزاد و قلقلک میده. و در اصل کلی افسانه و داستان در خودش پنهون کرده. مقصد بعدی تخت سلیمانه و اونجا هم برای خودش داستان و تاریخ جذابی داره.
و مستند با دیدن این مکانهای جذاب به پایان میرسه؛ مستندی که به سبک و سیاق ما نوجوونها ساخته شده و شبیه ویدیوهای یوتیوب شده. در کل من این سفر و دیدن مکانهایی رو که فقط اسمشون رو شنیده بودم خیلی دوست داشتم و بهم خوش گذشت. احتمالا شما هم مثل من از این ماجراجویی و همراه دانیال و مازیار بودن لذت ببرید؛ پس دیدن این مستند کوتاه و قشنگ رو که حسابی حال آدم رو خوب میکنه از دست ندید.