به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ کتاب روایت نوجوانی به نام رضا است که در روزهای انقلاب، از انقلاب بیرونی به انقلاب درونی می‌رسد. رضا که بنا به خواست مهندس، دیگر شخصیت داستان می‌خواهد میکروفیلمی را به دست فرد دیگری برساند، از نیروهای ساواک و دستگیر شدن توسط آنان هراس دارد و دلیل واگویه‌هایش نیز این است که تردید دارد این کار را انجام بدهد یا نه. در نهایت رضا با یادآوری لطف‌ها و محبت‌هایی که مهندس در حق او و خواهرش کرده بود از انداختن میکروفیلم در آب‌انبار پشیمان می‌شود و تصمیم می‌گیرد کاری را که مهندس از او خواسته بود انجام دهد.

0 0 رای ها
با انتخاب ستاره نظرت در مورد روایت را مشخص کن
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها