مهدی می‌ آید

روایتی به مناسبت نیمه شعبان و میلاد حضرت حجت (عج)

1
0
مهدی می‌ آید

مهدی می‌ آید

به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ حانیه همت‌زاده- سامرا، سال ۲۵۵ هجری قمری سحرگاه نیمه شعبان:

خبرها پنهانی است؛ قرار نیست جز تعداد اندکی کسی آمدنش را باخبر شوند.

کوچه‌ها خلوت‌اند و آرام. حکیمه‌خاتون میان کوچه قدم تند می‌کند به سمت منزل برادر‌زاده‌اش.

چیز‌هایی شنیده؛ هنوز هم درست نمی‌داند.

شنیده نوری از عرش در این سحرگاه در منزلی که به سمت آن می‌رود، تولد خواهد یافت.

کوچه‌ها را یکی‌یکی طی می‌کند.

از همان زمان که یکی را فرستاده بودند پی‌اش، سوال‌هایی در سرش می‌چرخید.

چیزی تا منزل برادر‌زاده‌اش نمانده بود. قدم‌هایش را تند برمی‌داشت. تند و بی‌سروصدا؛ بی‌آنکه کسی از اهالی سامرا را متوجه رفتنش کند. هر چشمی نباید آن شب بیدار می‌بود و آمدن نور را خبردار می‌شد.

 

 

منزل امام حسن عسکری (ع):

تو آمدی؛ بی‌آنکه کسی آمدنت را بداند. آسمانیان خبردار بودند و زمینیان بی‌خبر.

آمدنت عطر نخلستان‌های علی را داشت و به شیرینی رطب‌هایش می‌مانست.

تو خواستنی بودی شبیه مناجات فاطمه نیمه سحر.

فاطمه سال‌ها قبل عطر قدم‌هایت را شنیده بود.

نام تو در نامه‌ای قدسی آمده بود و آن نامه هدیه‌ای بود از آسمان برای فاطمه؛ آن زمان که دامانش به تولد سومین نور سبز گشته بود.

 

مسیح:

آن شب مسیح هم آمدنت را به انتظار نشسته بود. آمده بودی یک جهان را زنده کنی. مسیح یک مرده زنده می‌کرد به دعایی و تو آمده بودی که صد مرده زنده کنی به اشاره‌ای…

عیسی فرزند مریم بود، بنت عمران و تو فرزند زهرا بودی، بنت محمد و سالیان درازی است که فرزند مریم مرید فرزندان فاطمه‌اند. از همان زمان که زاده شد تا آن زمان که به آسمان‌ها رفت؛ از کوچه‌های بیت‌اللحم تا کوچه‌های بنی‌هاشم.

مسیح پشت در این خانه است.

مریم پشت در این خانه است.

تورات پشت در این خانه است.

هیچ‌کس وارد نمی‌شود.

صدای پای آیه‌های کوثر می‌آید؛ تمام قرآن به قامت بانویی خانه را روشن می‌کند. تا فاطمه اذن ندهد درِ این خانه به روی کسی باز نمی‌شود.

 

پلومریا یا نرگس:

کشیش میانسال جملاتی می‌خواند؛ گویا از عهد جدید یا اناجیل چهارگانه است.

مسیح دوباره ظهور خواهد کرد و بشر را به ساحل نجات خواهد رساند.

مارگاریتا با خودش می‌گوید: به راستی مسیح دوباره باز‌می‌گردد؟!

به یاد می‌آورد که همکلاسی مسلمانش قبل‌تر‌ها نامی را به زبان آورده بود؛ نامی که برای اولین‌بار بود که می‌شنید؛ درست به خاطر نداشت؛ م… مه… مهد… مهدی آری مهدی.

شنیده بود او نیز روزی خواهد آمد. مانند مسیح. همکلاسی‌اش با شور و شوق از او می‌گفت که وقتی بیاید جهان گلستان می‌شود.

یادش آمد که او پرسیده بود چیزی شبیه عطر گل‌های پلومریا نه؟ مسیح در نظرش همیشه بوی عطر پلومریا را می‌داد. همکلاسی‌اش لبخندی زده بود و گفته بود یک همچین چیزی ما ولی می‌گوییم گل نرگس.

تا به حال گل نرگس را نبوییده بود ولی فکر می‌کرد اگر مانند عطر پلومریا باشد قطعا خواستنی است.

با خود اندیشید: اما… اما به راستی او کیست؟ یعنی او برتر از مسیح است؟ نکند او همان مسیح باشد؟!

کشیش از چه کسی حرف می‌زند؟ مسیح یا مهدی؟ گل پلومریا یا گل نرگس؟

 

مارگاریتا نمی‌داند او کیست ولی چیزی در درون به او می‌گفت که می‌شناسدش، از خیلی قبل‌تر‌ها، حتی قبل از آنکه همکلاسی‌اش نامش را به زبان بیاورد؛ از همان زمان که هنوز کودک بود و توی شلوغی‌های خیابان ریوولی دست مادرش را ول کرد و گم شد؛ همان زمان که چیزی توی وجودش کمک می‌خواست و اشکش در‌آمده بود؛ همان زمان که از لابه‌لای جمعیت مادرش را یافت.

 

 

تو:

تو اما مهربانی شبیه یک پدر

ما تو را با نام مسیح نمی‌خوانیم

تو مسیح نیستی‌؛ مسیح خود آمده است به تماشایت

مارگاریتا تو را به نام مسیح می‌شناسد؛ همکلاسی‌اش تو را به نام مهدی؛ ولی تو هوای هردوی‌شان را داری‌.

 

عیسی مسیح پشت در خانه بود آن شبی که متولد شدی؛ آمده بود تبرک بجوید به قنداقه‌ات، مادرش هم بود.

تو می‌درخشیدی مثل نور.

او و مادرش یازده نور دیگر را هم دیده بودند و تو دوازدهمی بودی.

چیزی درونم می‌گوید از آغاز، فرزند مریم مرید فرزندان زهرا بوده است.

تو مسیح نیستی اما مسیح نیز تو را می‌جوید.

 

او ۱۲ مرتبه تو را دیده؛ گاه به شکل علی در دل کعبه، گاه شبیه حسن در دستان محمد (ص)، گاه شبیه حسین در آغوش فاطمه، گاه شبیه سید‌الساجدین بر دامان شهربانو، گاه…

آری تو خواهی آمد و مسیح به دنبالت…

آن زمان که عطر گل‌های نرگس می‌پیچد

عطر نرگس که بیاید صدای قدم‌های آیه‌های کوثر را نیز می‌توان شنید…

پست های مرتبط

0 0 رای ها
با انتخاب ستاره نظرت در مورد روایت را مشخص کن
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

ارسال روایت

روایت خود را با ما به اشتراک بگذارید

تازه ترین روایت

عوامل-شادی-در-خانواده
جمع چهارنفره
1715493934376
برکت
IMG_۲۰۲۴۰۵۱۲_۰۹۳۵۰۳
رزق معنوی
زبان فارسی
"عاقا یا آقا"
روز دختر
نیمه دوم دنیای دخترونه
صلیب سرخ
مسیح های کوچک قرمز
شیخ صدوق
ابن بابویه
شهید مطهری
یاد استاد
شهید آوینی و نادر طالب زاده
یار نادر انقلاب
حرم  عبدالعظیم حسنی(ع)
غربت حسن ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x