برکت
دستهایش را روی سینه میگذارد، از روی صندلیاش بلند میشود و سلام میدهد. میگویند قرار است پرچم امام رضا(ع) را بیاورند دور صندلیها بگردانند.
صدای بچههای ایرانیم که میخواهند رویایشان را زندگی کنند
دستهایش را روی سینه میگذارد، از روی صندلیاش بلند میشود و سلام میدهد. میگویند قرار است پرچم امام رضا(ع) را بیاورند دور صندلیها بگردانند.
“دختری از تبار آفتاب ” رزق معنوی ما شد و به قلب و دلمون حال و هوای خاصی بخشید.
یادمون باشه که هر کدوم از ما در حفظ و نگهداری زبان و ادبیات فارسی به عنوان هویت و فرهنگمون ، سهم و وظیفه ای داریم که باید به خوبی به اون عمل کنیم .
حضرت معصومه ای(س) که به “عالمه غیر معلمه” ملقب بود، ولایتمداریش زبانزد، حیا و عفتش معصومانه و مثل دیگر زنان خاندان نبوت، والامقام و الگوی دختران امروزه، معلم مکتب این دخترهاست.
در سرزمینی که دین مردمانش اسلام است هزاران مسیح متولد میشود و هزاران تای دیگر به صلیب آویخته.
آشنایی ومطالعه زندگی نامه بزرگانی مثل شیخ صدوق میتونه درس های خوبی به ما بده و چراغ راهی باشه برای زندگی ما .
او معلمی بود بهسان خورشید که به همهجا میتابید و جهان از نور او روشن بود و دلها از گرمایش، صمیمی.
حالا به نظرتان او فقط یک معلم بود؟
کمالی که در آن چهره احساس می کرد همان گم شده او بود که او را از ایران تا به اینجا یعنی دانشگاه کلمبیا در آمریکا کشانده بود.
دستهایش را روی سینه میگذارد، از روی صندلیاش بلند میشود و سلام میدهد. میگویند قرار است پرچم امام رضا(ع) را بیاورند دور صندلیها بگردانند.
“دختری از تبار آفتاب ” رزق معنوی ما شد و به قلب و دلمون حال و هوای خاصی بخشید.
یادمون باشه که هر کدوم از ما در حفظ و نگهداری زبان و ادبیات فارسی به عنوان هویت و فرهنگمون ، سهم و وظیفه ای داریم که باید به خوبی به اون عمل کنیم .
حضرت معصومه ای(س) که به “عالمه غیر معلمه” ملقب بود، ولایتمداریش زبانزد، حیا و عفتش معصومانه و مثل دیگر زنان خاندان نبوت، والامقام و الگوی دختران امروزه، معلم مکتب این دخترهاست.
در سرزمینی که دین مردمانش اسلام است هزاران مسیح متولد میشود و هزاران تای دیگر به صلیب آویخته.
آشنایی ومطالعه زندگی نامه بزرگانی مثل شیخ صدوق میتونه درس های خوبی به ما بده و چراغ راهی باشه برای زندگی ما .
او معلمی بود بهسان خورشید که به همهجا میتابید و جهان از نور او روشن بود و دلها از گرمایش، صمیمی.
حالا به نظرتان او فقط یک معلم بود؟
کمالی که در آن چهره احساس می کرد همان گم شده او بود که او را از ایران تا به اینجا یعنی دانشگاه کلمبیا در آمریکا کشانده بود.