یازده شعبان را زده‌ اند به نام او

ولادت حضرت علی اکبر (ع)

1
0
ولادت حضرت علی اکبر (ع)

جوان حسین (ع)

یازده شعبان را زده‌اند به نام او.

به گزارش آرتین، رسانه رسمی نوهنران ایران؛ فاطمه حکیم‌زاده- اولین بار که نام شما را شنیدم با روضه‌تان گریه کردم و شما در میان همان کودکی‌هایم شدید الگوی جوانی‌ام. چیز زیادی از شما نمی‌دانم و پیدا نکردم اما می‌خواهم همان اندک شنیده‌هایم را بنویسم.

می‌گویند پدرت که امام حسین (ع) بود در فراق پیامبر غمگین بود، نبودن کسی که از همه بیشتر به او نزدیک بود برایش سخت بود و حالا خداوند شما را به پدرت هدیه داد، کسی که بیشترین شباهت را به پیامبر (ص) داشت.

جوانی بودی خوش‌قد و بالا که عطر محمدی (ص) داشتی و مردم با دیدن تو گاهی یادشان می‌رفت دیگر پیامبر در بینشان نیست. تمام صفات خوبت را چه آنها که نمی‌دانم و چه آنها را که می‌دانم می‌گذارم کنار و می‌رسم به یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جوان مسلمان.

در جایی شنیدم شما بسیار انسان امیدواری بودی و امید این مهمِ گمشده در میان نسل جوان‌های امروز دنیا. در روزهای سخت و پر از پیچ‌و‌خم زندگی هرگاه خسته شده و بر گوشه‌ای تکیه زده بودم به یاد شما می‌افتادم. جوانِ حسینِ همیشه امیدوار به رحمت الهی.

می‌دانید! روزگاری شده که ناامید بودن شده است مد و امیدوار بودن برای انسان‌های الکی‌خوش است و از مد افتاده یا شاید امیدوار بودن امری ناممکن شده است. دنیا در پیچ‌وتاب غم و هیاهو و گم‌گشتگی‌ است. اما ما شیعیان پدربزرگ شما جدا از روند پر از ناامیدی دنیا بیشتر از هر زمانی به دامن شما و امامانمان چنگ زده‌ایم. جوان‌هایی هستیم که می‌ترسند همچون باقی دنیا در مذاب ناامیدی‌ گیر بیفتند و دستشان از میان دستان شما رها بشود. اما در گوشه قلبمان خوب می‌دانیم اگر دست‌ ما بلرزد، شما دستانمان را محکم‌تر می‌گیرید و با کمک دست جوانِ امام حسین دستِ ما را در میان دستانِ صاحب امرمان، امام زمان (عج) ‌می‌گذارید.

جوانی و نوجوانی پر از تلاطم است و بی‌پناهی‌هایی که گمان می‌کنیم کسی ما را درک نمی‌کند و شما خوب پناهگاه و الگویی هستید برای ما گمشدگان دنیایی. و امروز برای من یادآور این پناه بود، روزی که لبخندی گرم‌تر از همیشه بر لب می‌زنم و هر سال برای رسیدنش لحظه‌شماری می‌کنم تا لبخندم را به نوجوان و جوان‌های اطرافم انتقال بدهم.

در زندگی، در روضه و در شب میلادتان امید و شجاعت و ایثار و مهربانی را از شما یاد می‌گیریم و زمانی که به لبه پرتگاه ناامیدی‌ها نزدیک شدیم دست شما را می‌گیریم و به خیمه شما پناه می‌آوریم.

و در شب میلادتان زیر لب زمزمه می‌کنم:

ای جوون حسین! منم جوونم! ای جوون حسین! دعا کن امشب من خودم رو به آقام برسونم.

 

پست های مرتبط

0 0 رای ها
با انتخاب ستاره نظرت در مورد روایت را مشخص کن
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

ارسال روایت

روایت خود را با ما به اشتراک بگذارید

تازه ترین روایت

عوامل-شادی-در-خانواده
جمع چهارنفره
1715493934376
برکت
IMG_۲۰۲۴۰۵۱۲_۰۹۳۵۰۳
رزق معنوی
زبان فارسی
"عاقا یا آقا"
روز دختر
نیمه دوم دنیای دخترونه
صلیب سرخ
مسیح های کوچک قرمز
شیخ صدوق
ابن بابویه
شهید مطهری
یاد استاد
شهید آوینی و نادر طالب زاده
یار نادر انقلاب
حرم  عبدالعظیم حسنی(ع)
غربت حسن ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x